شب بی ماه
چهارشنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۳۳ ب.ظ
شب من بی تو, شب بی ماه است
نگهت دردی است، دلم بی پناه است
ای که تاریکی در روی تو پیدا نشد
شب رفت و بی تو، سحر فردا نشد
جانم تو بمان ، من دگر می روم
درد تو نهان می شود در دلم
تو عشق منی نهفته در جان و تن
مهرت نشود هرگز فراموش من
قلبم تب دار آن، نگه سرد توست
چشمم بیدار آن، روی زیبای توست
می زنی هر دم دشنه ای بی خبر
می کنی تو باز رویا هایم را پر پر
رفتم و نگفتم می روم به سفر
دلم پیشت ماند نرود جایی دگر
این چه عشقی، چه غم نامه است
تو پرستو باش، دلم آشیانه است
مهاجری و می آیی فصلی دگر
دلم همان جاست نرود تا به آخر
۹۶/۰۳/۱۰